ترانه های بی کرانه


دخترایرونی



یاد سهراب بخیر


شعر او زيبا بود...... شعر من تکرار است..... جرم من تقليد است

لا اقل حرف دل است.... خوب ميدانم که سهراب مرا ميبخشد

آخر او حرف دلش را زد و رفت....حرف من جا مانده

پس چنين ميگويم

اهل شعرم....اهل تنهايي و درد

پيشه ام فرياد است!!

کاسبم.....کاسب دل.... صادراتم شادي.....

وارداتم غم و درد....

آشنایانی دارم....سردتر از سردي برف.....

گاه گاهي يخشان ميشکند......

گاه گاهي دلشان ميسوزد......

ولي از روي ترحم!!!

سرزميني دارم .... مردمانش همه دوست

ولي از روي ريا

همه حزب بادند

خنده ام ميگيرد!!

دلشان مرده ولي ، لبشان خندان است.....

گله از اهل تماشا دارم......

گله از اين همه حاشا دارم......

خنده ام ميگيرد

من خودم اهل تماشا هستم.....

گاه گاهي دلي ميسازم.....ميفروشم به شما.....

تا به آواز صداقت که در آن زندانيست،

دل بي مهر شما تازه شود

چه خيالي.....چه خيالي.....

خوب ميدانم دلتان بي مهر است.....

پس کلام آخر...... دل من ميخواهد،

حرف آخر سخن او باشد......

ياد سهراب بخير


" آشنایانی دارم سردتر از سردی یخ،

همه حزب بادند "

 

نوشته شده در 22 / 7 / 1390برچسب:,ساعت 8:50 توسط افسانه| |

صفحه قبل 1 صفحه بعد


:قالبساز: :بهاربیست:

 فال حافظ - قالب میهن بلاگ - قالب وبلاگ